مبدا حرکت دریاچه «چشمهسبز» در گلمکان است. دریاچهای که در رشتهکوههای بینالود قرار دارد و محلیها به آن «چشمهسوز» هم میگویند. 14سالی میشود که ورزشکارانی از سراسر کشور در روز بزرگداشت فردوسی در این مکان گرد هم میآیند، آنها مقداری از آب چشمه را که مظهر تقدس و پاکی است برمیدارند و تا آرامگاه فردوسی میدوند و مقبره حکیم سخن را با این آب زلال شستوشو میدهند.
در نقطه آغاز این برنامه که با نقالی و شاهنامهخوانی آغاز میشود، ورزشکارانی از همه اقوام حضور یافته اند، از کرد، کرمانج و گیلکی تا آذری، لر، بلوچ و خراسانی آمدهاند تا ارادت خود را به بزرگترین حماسهسرای دوران ابراز کنند.
یکی از مسئولان این برنامه فرهنگی و ورزشی محمد بدیعی گلمکانی است. او میگوید: همایش فرهنگی و ورزشی فردوسی چهاردهمین سال خود را پشت سر میگذارد، در مراسم امسال هشتاد ورزشکار مرد و زن از جایجای ایران حضور دارند و مسیر هفتاد کیلومتری «چشمهسبز» تا آرامگاه فردوسی را میپیمایند. «چشمهسبز» مظهر قداست و پاکی است و محلیها از آب این چشمه برای غبارروبی مزار فردوسی بهره میبرند.
وقتی از محمد بدیعی علتش را جویا میشویم، توضیح میدهد: در کتاب شاهنامه از «چشمهسبز» نام برده شده است، آنجایی که یزدگرد ساسانی به بیماری سختی دچار میشود و معالجه پزشکان هم سودمند نمیافتد، موبدان به او میگویند اگر میخواهی از مرگ بگریزی به «چشمهسبز» برو و یزدان را نیایش کن تا سوگند تو را بپذیرد.
یزدگرد راهی این مکان میشود و با آب چشمهسبز سر خود را میشوید، نیایش پروردگار را به جای میآورد و شفا مییابد، اینکه «چشمهسبز» مکانی است که برای مردم محترم است. علاوه براین، چشمه سبز مظهر حاصلخیزی است و بسیاری از باغات و زمینهای کشاورزی با آب این چشمه آبیاری میشود.
مجتبی گلمکانی، جوان سیسالهای است که به عشق فردوسی مسیر چشمهسبز تا آرامگاه حکیم توس را میدود.او میگوید: هرچند کودکی من دور از کتاب و کتابخوانی سپری شد، اما داستانهای پای کرسی در شبهای یخبندان دامنههای بینالود چنان در دل و جان من راه یافته بود که میتوانستم ساعتها در کنار مادربزرگ و پدربزرگم میخکوب شوم و داستانهای شاهنامه را گوش کنم. از داستان شگفتانگیز برآمدن اسبی از میانه چشمهسبز و ضربهزدن به یزدگرد ساسانی که به منجر به مرگ او میشود تا داستان دیوی که دو شاخ دارد و بین آنها یک زنگوله بسته و گاهی به آسمانها هم پرواز میکند. ما با داستانهای شاهنامه قد کشیدهایم.
چشمه سبز مظهر حاصلخیزی است و بسیاری از باغات و زمینهای کشاورزی با آب این چشمه آبیاری میشود
علی سرلک از دیگر افرادی است که مسیر هفتاد کیلومتری چشمهسبز تا آرامگاه فردوسی را طی میکند، جوانی بیست وپنجساله، لر زبان و نقالی ماهر که پنج سال است در روز بزرگداشت فردوسی خودش را به توس میرساند. او میگوید: شاهنامه فردوسی یکی از کتابهای رایج در میان مناطق لرنشین است که به نام «هفتلشکر» مشهور است.
نام بسیاری از پدران و مادران ما دراین مناطق برگرفته از کتاب شاهنامه است، اسامیای مانند قباد، جمشید، آرش، اردشیر، اسفندیار، بهرام و تهمورث در میان مردان و سودابه، ایران، تهمینه، فرانک، گلنار، منیژه، فرنگیس و رودابه در میان زنان. یک لر ایلاتی بهدلیل تجربه روحیه حماسیاش در کوهستانهای زاگرس با پهلوانهای شاهنامه همذاتپنداری میکند و به ارزشهایی چون شجاعت، نیروی جسمی، اسبسواری و تیراندازی، بیباکی، مهماننوازی، جوانمردی و تعصب قومی ارج مینهند، ارزشهایی که ریشه در جایگاه شاهنامه بین عشایر لر دارد.